مهارتهای دیجیتال در محیط کار
نیاز به مهارتهای دیجیتال در محیط کار در فضایی که به طور فزاینده دیجیتالی شدهاند در حال افزایش است. بهطور شگفتآوری، چارچوبهای موجود برای مهارتهای دیجیتال به طور خاص به شناسایی و اندازهگیری این مهارتها در محیط کار نمیپردازند. هدف این پژوهش توسعه یک چارچوب و مقیاس معتبر برای اندازهگیری مهارتهای دیجیتال در محیط کار است. برای این منظور، از یک فرآیند چندمرحلهای شامل مرور جامع ادبیات، مصاحبههای شناختی با پنج کارشناس، دو نظرسنجی مقدماتی (n = 22 و n = 106 به ترتیب) و یک نظرسنجی اعتبارسنجی کامل (n = 923) در بین متخصصان استفاده شده است. نتایج شامل یک چارچوب جامع و مقیاس معتبر برای مهارتهای دیجیتال در محیط کار است. این چارچوب شامل هشت بُعد است: استفاده از فناوری، امنیت سایبری، مدیریت محتوا، ارتباط و همکاری، پرسشگری انتقادی، مسئولیتپذیری، رفاه، و هویت و توسعه. مقیاس نهایی شامل 52 مؤلفه است. این پژوهش به درک بهتر مجموعه مهارتهای افراد و نیازهای سازمانی در زمینه مهارتهای دیجیتال برای آینده کار کمک میکند. پیامدهای عملی و پژوهشی نیز مورد بحث قرار گرفتهاند.
۱. مقدمه مهارتهای دیجیتال در محیط کار
در دو دهه گذشته، تحول دیجیتال تأثیر زیادی بر نحوه کار ما داشته است. فناوریهای دیجیتال در بیشتر محیطهای کاری بهطور گستردهای نفوذ کردهاند (Gonzalez Vazquez et al., 2019) و بیشتر مشاغل حداقل به تسلط پایه بر فناوری دیجیتال و همچنین مهارتهای غیرفنی نیاز دارند (Gallardo-Echenique et al., 2015; Pérez and Vázquez, 2021). توسعه فناوریهای موبایل و رایانش ابری، ترتیبات کاری جدیدی را ممکن کرده و به ظهور نسل سوم کار مجازی منجر شده است (Messenger and Gschwind, 2016). همهگیری کووید-19 نیز کار مجازی را برای بسیاری از افراد به یک واقعیت تبدیل کرد (Zhang et al., 2021) که با خطراتی همچون انزوای حرفهای و کاهش تعهد سازمانی همراه بوده است (López Peláez et al., 2021).
شایستگی دیجیتال
پژوهشگران بر اهمیت “مهارتهای دیجیتال” یا “شایستگی دیجیتال” برای بهرهبرداری از پتانسیل رشد حاصل از تحول دیجیتال تأکید کردهاند (Arntz et al., 2019). تحول دیجیتال بر تمام بخشها از جمله کار اجتماعی دیجیتال (López Peláez et al., 2023; Pink et al., 2022)، آموزش دیجیتال (Sailer et al., 2021) و صنعت 4.0 (Ghobakhloo, 2020) تأثیر عمیقی گذاشته است. این تحولات تأثیرات چشمگیری بر بازارهای کار داشته و سازمانها از نیروی کار خود مهارتهای دیجیتال بیشتری میطلبند (Brasse et al., 2023).
ابعاد چندگانه مهارتهای دیجیتال
مهارتهای دیجیتال صرفاً شامل مهارتهای فنی نمیشوند، بلکه ابعاد دیگری همچون تفکر انتقادی و حل مسئله را نیز در بر میگیرند (Audrin and Audrin, 2022). بسیاری از نهادها برای درک، تعریف و در نهایت اندازهگیری این مهارتها تلاش کردهاند. این تلاشها عمدتاً از سوی نهادهای دولتی (بریتانیا، اتحادیه اروپا) و با تمرکز بر شهروندان (Vuorikari et al., 2022) یا آموزش (Christine, 2017; Ghomi and Redecker, 2019) انجام شده است. هدف این چارچوبها و مقیاسها کمک به افراد برای ارزیابی خود و درک نقاط قوت و ضعف در مهارتهای دیجیتالشان بوده است.
یکی از حوزههایی که کمتر به آن توجه شده، مهارتهای دیجیتال در محیط کار است. در عصر کنونی که بخش عمدهای از کار و همکاری به صورت مجازی یا از طریق ابزارهای ارتباط دیجیتال انجام میشود، مهارتهای دیجیتال برای متخصصان قرن ۲۱ ضروری است (Bejaković and Mrnjavac, 2020; Flores et al., 2020; van Laar et al., 2019). این روندهای موجود در راستای تحول دیجیتال و نیاز به مهارتهای دیجیتال میتواند پیامدهای ناخواستهای همچون افزایش شکاف دیجیتال داشته باشد که در دوران همهگیری کووید-19 بیشتر مشهود شد (Lythreatis et al., 2022).
۲. مرور ادبیات
2.1. آینده کار و مهارتهای دیجیتال
گزارشهای اخیر، پذیرش فناوری را بهعنوان یکی از محرکهای کلیدی رشد کسبوکار در سالهای آینده معرفی کردهاند. افزایش پذیرش فناوریها و دسترسی گستردهتر به دیجیتال، دو روند کلان اصلی هستند که موجب تحول سازمانی میشوند (World Economic Forum, 2023). این تغییرات، اختلال در مجموعه مهارتهای نیروی کار را به دنبال داشته و مهارتهای جدیدی همچون تفکر خلاق، تحلیلگری، سواد فناورانه و یادگیری مداوم مورد توجه قرار گرفتهاند.
تحول دیجیتال همواره نگرانیهایی درباره کار و اشتغال به دنبال داشته است. پژوهشها پیامدهای مثبت و منفی آن بر نیروی کار را بررسی کردهاند، از جمله تأثیر هوش مصنوعی بر شغلها و تغییر در ترتیبات کاری (Bruun and Duka, 2018; Chelliah, 2017). این پژوهشها نشان میدهند که مدیریت تغییرات دیجیتال و ارتقای مهارتهای دیجیتال برای آینده کار ضروری است.
یک جریان نهایی رویکرد متفاوتی را برای تمرکز بر مشاغل جدیدی که قرار است ظهور کنند (ویلسون و همکاران، 2017) یا بر مهارتهای جدیدی که برای مواجهه با آینده کار باید توسعه یابند (جیسوال و همکاران، 2022؛ موراندینی و همکاران، 2023) اتخاذ میکند. ادبیات مربوط به ارتقای مهارت و مهارتآموزی به دنبال شناسایی روشهایی برای توسعه مهارتها (بنت و مکوورتر، 2021) و همچنین حوزههای توسعه مهارتهای مورد نیاز آینده است.
به نظر میرسد ادبیات در مورد ضرورت ارتقای مهارت یا مهارتآموزی برای آینده، اتفاقنظر دارد. چالش این است که بفهمیم چه مهارتهایی برای نیروی کار آینده لازم است (سانچز-کانوت و همکاران، 2023)، با توجه به اینکه تمامی صنایع و بخشها تحت تأثیر قرار میگیرند. ادبیات نیازهای مهارتی خاص در بخشهایی مانند خدمات اجتماعی (لوپز پلائز و همکاران، 2020)، بهداشت (رودا، 2021)، ساختوساز (صدیقی و همکاران، 2022)، آموزش (روباک و لازاریدس، 2021)، تولید (فوروغی، 2021)، و گردشگری و مهماننوازی (بوسولوا و همکاران، 2022) را برجسته کرده است. برخی نویسندگان رویکردی جامعتر اتخاذ کردهاند، با تمرکز بر موقعیت خاص مدیران و تکامل مهارتهای مدیریتی یا رهبری آنان (ژیرود و همکاران، 2022؛ مولدنهاور و لوندت، 2018) یا حتی به طور کلیتر بر نیروی کار (ابرلاندر و همکاران، 2020؛ ون لار و همکاران، 2018). موراندینی و همکاران (2023) رویکردی گسترده بر مبنای مهارتهای بینرشتهای دارند، در حالی که جیسوال و همکاران (2022) رویکردی دقیقتر برای شناسایی ابعاد اصلی مورد نیاز برای ارتقای مهارت ارائه میدهند و به ویژه بر نقش مهارتهای دیجیتال تأکید میکنند.
موضوع مهارتهای دیجیتال در رسانهها و ادبیات علمی مورد توجه قرار گرفته است، زیرا فناوری دیجیتال شیوه کار کردن ما را متحول کرده است (لهی و ویلسون، 2014). با پیچیدهتر شدن فرآیندهای تولید، کارکنان به طور فزایندهای نیاز دارند که کار خود را با استفاده از ابزارهای دیجیتال هماهنگ کنند. بیشتر مشاغلی که در حال گسترش هستند، حداقل نیاز به سطح متوسطی از مهارتهای دیجیتال دارند (گونزالز وازکز و همکاران، 2019). در حالی که مهارتهای پیشرفته دیجیتال (مانند برنامهنویسی نرمافزار و کدنویسی) برای بسیاری از مشاغل مورد تقاضا ضروری هستند، ادبیات تأکید میکند که بیشتر مشاغل حداقل نیاز به تسلط پایهای بر فناوری دیجیتال دارند که با مهارتهای غیرشناختی ترکیب شده باشد (گایاردو-اچنیکه و همکاران، 2015؛ پرز و وازکز، 2021). مهارتهای غیرشناختی به ویژگیهایی اشاره دارد که با اصطلاحاتی مانند مهارتهای نرم، ویژگیهای شخصیتی، یا مهارتهای اجتماعی-عاطفی در ادبیات بیان شدهاند (کوتز و همکاران، 2014؛ پدرسن، 2020). این مسئله با ادبیات موجود که خواستار رویکردی جامع و بینرشتهای به مهارتهای مورد نیاز در اقتصادهای دیجیتالیشده است، همخوانی دارد (کوک و همکاران، 2022؛ سانچز-کانوت و همکاران، 2023).
2.2. مهارتهای دیجیتال
تعاریف مهارتهای دیجیتال اغلب به گیلستر بازمیگردند که سواد دیجیتال را به عنوان «توانایی درک و استفاده از اطلاعات در قالبهای گوناگون از منابع متنوع هنگامی که از طریق رایانه ارائه میشود» تعریف کرده است (گیلستر، 1997، ص. 1). بنابراین مهارتهای دیجیتال چیزی فراتر از تسلط پایه بر فناوری دیجیتال است، زیرا شامل تفکر انتقادی و مهارتهای حل مسئله نیز میشود (آدرین و آدرین، 2022). چارچوبهای متعددی برای تعریف و سنجش مهارتهای دیجیتال با دیدگاهها و اهداف مختلف توسعه یافته است. سه چارچوب غالب در سالهای اخیر عبارتاند از: 1) چارچوب وزارت آموزش بریتانیا، 2) خدمات علمی و دانشی کمیسیون اروپا، و 3) ون لار و همکاران (2018). چارچوب وزارت آموزش بریتانیا شش دسته از مهارتهای دیجیتال را شناسایی میکند: مهارتهای پایه دیجیتال، ارتباطات، مدیریت اطلاعات و محتوا، تراکنشها، حل مسئله، و ایمنی و قانونی بودن در فضای آنلاین (وزارت آموزش، 2019). چارچوب «دیجیتال کامپتنس» کمیسیون اروپا نیز پنج دسته مهارت دیجیتال را معرفی میکند: سواد اطلاعاتی و دادهای، ارتباطات و همکاری، ایجاد محتوای دیجیتال، ایمنی، و حل مسئله (کلیفورد و همکاران، 2020؛ ووریکاری و همکاران، 2022). این چارچوبها تفاوتهای ظریف و تمهای مشترک را نشان میدهند، اما نیاز به مطالعات بیشتر برای تطابق بهتر در محیطهای حرفهای دارند.
منبع: برتراند اودرین، کاترین اودرین، زاویه سلامین. (2024) مهارتهای دیجیتال در محیط کار – توسعه مفهومی و اعتبارسنجی تجربی یک مقیاس اندازهگیری، پیشبینی فناوری و تغییر اجتماعی، جلد 202، 123279، ISSN 0040-1625، https://doi.org/10.1016/j.techfore.2024.123279